*****************
بگريد و سوزد و نابود شود
آنکه چون شمع بخندد به شب تار کسی
بی گمان دست در آغوش نگارش ببرند
آنکه يک بوسه ستاند ز لب يار کسی
*****************
مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن،نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن
زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست،بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن.
*****************
زین شاخه به آن شاخه پریدن ممنوع،در ذهن بجز تـو آفریدن ممنوع
غیر از تو ورود دیگران در قلبم،عمرا،ابدا،هیچ،اکیدا،ممنوع!
*****************
با تو زمستان هم لحظه ها شکوفه می زنند انگار که هر ثانیه آغاز بهاری است
برای رسیدن به تــو
*****************
آری آغاز دوست داشتن است گر چه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیند یشم که همین دوست داشتن زیباست
*****************
آنگاه که آوار تنهایی روحت را در هم شکست،گوشه ی قلبت را بنگر،
من آنجا به انتظارت هستم
*****************
کاش می شد در سایه ی مـژگانت،لحظه ای به
تماشای دریای خوشرنگ چشمهایت می نشستم
*****************
جانا ز دست عشق تـو،یک دم نباشد راحتم
هر شب خیـالت را کشم،ای ماه تابان در برم
*****************
مردی نزد روانپزشک رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت.روان پزشک پاسخ داد:در شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و شاد میکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی،مرد لبخند تلخی زد و گفت:من همان دلقکم!!!
*****************
بی تـو آغاز می کنم من روزهای زرد را
اشک و آه و نالـه ها و درد را
می نویسم بی تو بودن های من پایانم است
بی تو حامل می شوم اندوه و اشک سرد را
*****************
روزگاری او را می جستم، خود را می یافتم اکنون خود را می جویم، او را می یابم
*****************
من نه آنم که دو صد مصرع رنگین گویم من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم
*****************
از لحظه های طی شده حظی نبرده ایم / خود را به دست شاید و اما سپرده ایم
بشمار لحظه لحظه ی عمر گذشته را / هر چند ســــال بـود همانقدر مرده ایم
*****************
گفتی به ماه نگاه کن یاد من باش به یاد لحظه های سرد من باش
انگار روزو شبم بی ماه نمیشه به خدا یادتم بی ماه همیشه
*****************
یه روز معلم پرسید که عشق چند بخشه:
زود دستمو بردم بالا و گفتم:
یه بخشه ولی وقتی تو رو دیدم فهمیدم که عشق سه بخشه...
1.آتش دیدن تـو 2.شوق با تـو بودن۳. و اندوه بی تـو بودن
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
سلامت میکنم ای غنچه ی راز / تـو بودی از برای عشقم آغاز
تویی تنها دلیل زنده بودن / ندارم طاقتت با چشم در ناز
*****************
:: موضوعات مرتبط:
$M$ های عاشقانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1184
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4